loading...

اول تویی و آخر خودت

بازدید : 2069
جمعه 28 فروردين 1399 زمان : 2:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اول تویی و آخر خودت

بچه که بودم هر موقع کار اشتباهی میکردم

از ترس دعوا شدن

میرفتم زیر پتو میخوابیدم

ادای خوابیدن بود ولی بعدش واقعا خوابم میبرد

روز بعدش که از خواب بیدار میشدم

هم بقیه یادشون رفته بود هم خودم

دیگه کسی کارم نداشت

الان که بزرگ شدم

هر موقع که کار اشتباهی میکنم

مثل بچگیام

میرم زیر پتو که بخوابم

که یادم بره چیکار کردم‌

ولی خوابی در کار نیست

ذهنم شروع میکنه به حرف زدن

هی حرف میزنه حرف میزنه حرف میزنه

به مرز انفجار که میرسم

دما بدنم رفته بالا

ضربان قلبم اونقدر شدید میشه

که دلم میخواد با یه ضربه‌ی محکم

واسه همیشه ساکتش کنم .

.

.

.

حال این روزام اینطوریه

جای قلبم لق شده

تکون تکون میخوره

اذیت میکنه

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 16
  • بازدید کننده امروز : 16
  • باردید دیروز : 8
  • بازدید کننده دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 50
  • بازدید ماه : 188
  • بازدید سال : 364
  • بازدید کلی : 42037
  • کدهای اختصاصی